قرآنی به خط میرزای نیریز که جلد آن‏‌را به یاقوت و الماس و زبرجد و سایر سنگ‏‌های گران‌‏بها ترصیع نموده بودند مرحوم سلطان زمان آقا محمد خان- أنار اللّه برهانه- آن قرآن را از برای جناب آقا هدیه ارسال فرموده بودند آن قرآن را زمانی که آورده بودند که به جناب آقا برسد من با آورندگان قرآن آمدیم به درب منزل مبارک آقا بعد از دقّ الباب خود جناب آقا به نفس نفیس آمدند به پشت درب منزل و در را باز نمودند در حالتی که دست شریف آن سرور بالا بود و قلم به دست مبارکش بود به جانب ما نظری فرمودند و گفتند: چه کار دارید؟ آورندگان قرآن عرض کردند که، حضرت سلطان، قرآنی به جهت شما فرستاده‏‌اند. آن جناب نگاهی به جانب قرآن نمودند فرمودند: این زینت‏‌ها و دانه‏‌ها چیست که بر جلد قرآن نصب شده؟ عرض شد: اینها سنگ‏‌های گران‏‌بهاست که جلد قرآن را مرصّع نموده‌‏اند.
فرمود: چه جهت دارد که کلام اللّه را چنین نموده‏‌اند که باعث حبس و تعطیل آن گردیده‌‏اند؟ آنها را از جلد قرآن جدا کنید و بفروشید و قیمت آن‏را به طلاب و مساکین قسمت کنید. عرض نمودند: قرآن را که خط میرزای نیریز است و قیمت زیاد دارد قبول نمایید فرمودند: هرکس قرآن را آورده در نزد او باشد و پیوسته از آن تلاوت کلام خدا نماید. این کلام را فرمودند و درب منزل را بستند و ما برگشتیم‏.

آقا: علامه بحرالعلوم

متن ویرایش و امروزی‌تر شده این ماجرا در کتاب‌ها و سایت‌های دیگر هم هست، منتهی ترجیح دادم که از دست اولترین منابع استفاده کنم، از کتاب فوائد الرضویه حاج شیخ عباس قمی. متن کتاب در سایت کتابخانه الکترونیکی شیعه در دسترس است. البته در داخل کتاب، ظاهرا این ماجرا به کتاب فردوس التواریخ ارجاع داده شده است.