سلام و خداقوت برای مزاح بد نیست و لی خدای نکرده جدی گرفتن چنین تفکراتی؛ سرانجامی جز بدعاقبتی ندارد. در این باره یاد یکی از داستانهای کتاب داستان راستان "علامه شهیدمطهری" افتادم که ذکرش خالی از لطف نیست : شهید مطهری در کتاب داستان راستان جلد اول داستانی تحت عنوان شهرت عوام نقل می کند که خلاصه آن به شرح ذیل است: در عصر امام صادق (ع) مردی به تقدس و تقوا شهرت یافته بود، اطوار عوام فریبانه او امام(ع) را متوجه کرد و روزی به تعقیب ایشان پرداخت تا اعمال او را از نزدیک ببیند امام (ع) ملاحظه فرمود که این مرد 2 قرص نان و 2 عدد انار دزدید و سپس آنها را صدقه داد امام (ع) خود را به او نشان داده و توضیح خواست. آن مرد گفت: من 4 گناه و 40 ثواب کرده ام و به همین آیه 160 سوره انعام تمسک جست و چون 4 از 40 کم کنیم برای من 36 ثواب خالص می ماند امام (ع) فرمود: إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ شما چهار معصیت مرتکب شده ای که دزدی کرده ای و 4 گناه دیگر که بدون اذن صاحب اموال آنها را صدقه داده ای و این مجموعاً 8 گناه می شود بدون هیچ حسنه ای. و بعد از این گفتار امام او را رها کرد و رفت و چشمان آن مرد خیره مانده بود. پ ن : نتیجه اولیه که می توان گرفت اینکه : "دزدی سیئه است و بخشش مال دیگران سیئه دیگری است. و هرگز از سیئه حسنه تولید نخواهد شد و "إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ" (مائده27) یعنی " خدا، تنها از پرهیزگاران میپذیرد." موفق باشید
حسن قاسمی
۲۱ آذر ۹۷، ۱۸:۱۴
سلام علیکم :)
ممنونم برای توضیحاتی که زحمتش رو کشیدید و دادید و به نظرم درستن 🌹🙏
واقعیت اینه که اکثر کارآفرینهای واقعی هم همینکارو میکنن! مثلا کارآفرین بر میداره یه نیاز جدید برای شما ایجاد میکنه. برای نیاز جدیدتون محصول تولید میکنه و به خودتون میفروشه
حسن قاسمی
۲۱ آذر ۹۷، ۱۸:۳۴
به نظرم میرسه که یکی از دلایلی وقوع این مسئله اینه که صنعت و انرژی باعث شده که بشریت به سمتی بره که بتونه با کمترین نیروی انسانی، بیشترین تولید رو داشته باشه، همین مسئله هم باعث شده که اقشاری که در روند نیازهای واقعی بشر، حضوری ندارن، به سمت نیازسازی برن تا بتونن در چرخه اقتصاد حضور داشته باشن
مثلا الان اگه بگیم زمین 8 میلیارد جمعیت داره، شاید تولید کفش به صورت سنتی، برای کل زمین، 20 میلیون نف نیاز داشته باشهر، اما با صنعت و انرژی، شاید فقط به 1 میلیون نفر احتیاج داشته باشم. حالا ساختارها هم به صورتیه که هیچکس نمیتونه بدون حضور در چرخه اقتصادی، زندگی کنه، اینجاست که قشر غیرفعال مجبور میشه دست به ایجاد نیاز بزنه تا بتونه در چرخه اقتصادی فعال بشه. در واقع میشه گفت که این ساختارهای موجود هستن که باعث میشن فرد به این سمت حرکت کنه
به نظرم درستش اینه که این صنعت و انرژی و ظرفیت های دیگه ی که دست بشر قرار داره، باید به نحوی مدیریت بشن که به انسانیت انسان ضربه نزن و در جهت رشد مثبت جوامع بشری باشن و این کار هم فقط کار کسیه که معصوم باشه.
میگم اگه این رو میفرستادیم برای مذاکرات هسته ای، نه تنها حق داشتن بمب هسته ای رو برای ما رسمی میکرد، بلکه پیچ و مهره های صنعت هسته ای آمریکا رو هم باز میکرد :))
برای مزاح بد نیست و لی خدای نکرده جدی گرفتن چنین تفکراتی؛ سرانجامی جز بدعاقبتی ندارد. در این باره یاد یکی از داستانهای کتاب داستان راستان "علامه شهیدمطهری" افتادم که ذکرش خالی از لطف نیست :
شهید مطهری در کتاب داستان راستان جلد اول داستانی تحت عنوان شهرت عوام نقل می کند که خلاصه آن به شرح ذیل است:
در عصر امام صادق (ع) مردی به تقدس و تقوا شهرت یافته بود، اطوار عوام فریبانه او امام(ع) را متوجه کرد و روزی به تعقیب ایشان پرداخت تا اعمال او را از نزدیک ببیند امام (ع) ملاحظه فرمود که این مرد 2 قرص نان و 2 عدد انار دزدید و سپس آنها را صدقه داد امام (ع) خود را به او نشان داده و توضیح خواست. آن مرد گفت: من 4 گناه و 40 ثواب کرده ام و به همین آیه 160 سوره انعام تمسک جست و چون 4 از 40 کم کنیم برای من 36 ثواب خالص می ماند امام (ع) فرمود: إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ شما چهار معصیت مرتکب شده ای که دزدی کرده ای و 4 گناه دیگر که بدون اذن صاحب اموال آنها را صدقه داده ای و این مجموعاً 8 گناه می شود بدون هیچ حسنه ای. و بعد از این گفتار امام او را رها کرد و رفت و چشمان آن مرد خیره مانده بود.
پ ن :
نتیجه اولیه که می توان گرفت اینکه :
"دزدی سیئه است و بخشش مال دیگران سیئه دیگری است. و هرگز از سیئه حسنه تولید نخواهد شد و "إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ" (مائده27) یعنی " خدا، تنها از پرهیزگاران میپذیرد."
موفق باشید